سلام...

         سلامی به بلندای کوه...

فرارسیدن روزهای عزاداری و شهادت مرد آزادی خواه،امام حسین علیه السلام رو به همه شما عزیزانم تسلیت عرض می کنم.

امیدوارم که فلسفه این روز رو فهمیده باشین نه اینکه تنها ازش چرخ زدن توی خیابون هارو  فهمیده باشین و به قول دکتر شریعتی:

" حسین ع تشنه لبیک بود...

                حیف که تنها زخم های تنش را نشانمان دادند."

خب من نمیخوام در مورد این واقعه صحبت کنم چون همه شما بیشتر از من دراین مورد می فهمین.

موضوعی رو که میخوام بهش بپردازم یه شباهت هایی به این روزها و شهادت امام حسین ع هم داره و یه جورایی شبیه همن .

مقاومتی که صدها سال پیش صورت گرفت و هنوزم که هنوزه منه ایرانی بهش می بالم.

سلطان جلال الدین خوارزمشاه،مردی که برای دفاع از میهن،از خانوادش گذشت.از همسرش از فرزندانش از شاه بودن.چقدر دلیرانه جلوی قوم وحشی و ویرانگر مغول ایستاد و تاوان اشتباه مادر و پدرش رو پس داد.تاوان غرور...

یه لحظه با خودتون تصور کنین جلوی روتون یه لشگر از افراد خون خوار ایستاده و پشت سرتون هم یه رود خروشان که گذر کردن ازش تقریبا محاله و شما با یه لشگر کوچک به همراه زن و بچه این وسط گیر افتادین و چقدر زیباست از خودگذشتگی در راه وطن...

شبی آمد که می باید فدا کرد

به راه مملکت فرزند و زن را

چنین کاری از هر کسی برنمیاد که برای وطن از  زن و فرزند بگذره ولی سلطان جلال این کارو کرد چه عاشقانه از خانواده گذشت  و دنیا رو در عجب گذاشت...

سلطان جلال های زیادی رو ایران بزرگ و خسته به خودش دیده.

چه سردارانی که بر خاک نیفتادن،چه افسرهایی  که با خونشون این خاک پاک رو عطراگین نکردند ، چه مادرهایی از فرزندانشون نگذشتند و چه خون هایی که از برای وطن ریخته نشد.

یاد و نام همه رفتگان در راه وطن گرامی...

 

به پاس هر وجب خاکی از این ملک

چه بسیار ست ، آن سرها که رفته !

زمستی بر سر هر قطعه زین خاک

خدا داند چه افسرها که رفته !



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه: