منوی اصلی
موضوعات وبلاگ
وصیتنامه شهدا
وصیت شهدا
لينک دوستان
پيوندهاي روزانه
نويسندگان
درباره

بـا تـوگـويـم ميهنــم ايـن بـار هـم گـل مـی کنـم آسمـانـت را پُـلِ پـروازِ سُنبـل مـی کنـم در سـرِ پيـری جـوان مـی گـردمـی همچـون بهـار کـوچـه بـاغـت را پـر از آواز بلبـل مـی کنـم جـاودانـه ميهنـم اين بـار هـم مـی سـازمـت چون درفـش کـاويـان هر جای می افرازمت همچـو رستـم می کَـنم ديـو پليـدی را ز جـای چـون فـريـدون شـوکـت ديـريـنه می پـردازمت با تـو مـام ميهنـم ديـرينه پيمـان می کنـم گـر که ايـرانـم نبـاشـد، تـرک ايـن جـان می کنم همچـو آرش بر پَـرِ البـرز جـان بـر کَـف بـه پـای کوهسـاران را پُـر از آواز ايــران می کنم بـا تـو گـويـم ميهنـم اين بـار هـم گـل می کنم با تـو گـويـم ميهنم ايـن بـار هـم گـل مـی کنـم
جستجو
مطالب پيشين
آرشيو مطالب
لوگوی دوستان
ابزار و قالب وبلاگ
کاربردی
ابر برچسب ها
ایران جاویدان

حفر کانال سوئز بدست  ایرانیان

پیشینه دانش مهندسی ایرانیان در آثار به جا مانده از دوران هخامنشی، اشکانی و ساسانی چون مجموعه حیرت انگیز تخت جمشید، طاق کسری در مدائن، بناهای پراکنده در فارس، سدها و آب بندها، بناهایی با کاربرد نجومی و رسد خانه ها مانند کعبه زرتشت در نقش رستم و نیز چهار تاقی نیاسر روشن و حیرت انگیز است.
از دیگر ساخته‌های اعجاب‌انگیز مهندسین ایرانی کانال سوئز می‌باشد که توسط دانشمند توانای ایرانی آرته در اواخر قرن ششم پیش از میلاد و به فرمان داریوش بزرگ حفر گردید و افتخاری همیشگی را برای ایرانیان ثبت نمود. داریوش بزرگ باتوجه به اهمیت راههای دریایی به ویژه راه دریایی بین ایران و مصر که در آن زمان جزو کشورهای تابعه امپراتوری هخامنشی بود دستور داد کانالی بین دریای مدیترانه و دریای سرخ از راه رود نیل حفر شود تا کشتی های تجاری و نیز ناوگان دریایی ایران به راحتی از آن عبور کرده و راه کوتاهتری بین ایران و مصر پیموده شود.
کانال حفر شده به و سیله داریوش شاه با کانال امروزی که در سال 1869 توسط مون فردینالد اوسپسحفر شد از نظر مسیر کمی متفاوت می‌باشد. پس از پایان کندن کانال به یاد بود این افتخار بزرگ لوحه یادبودی به زبانهای، پارسی، عیلامی، بابلی و مصری در آنجا نصب گردید. که متن پارسی آن به شرح زیر می باشد.
«منم داریوش، شاه شاهان، شاه کشورهایی که تمام نژادها را در خود دارد. شاه این سرزمین بزرگ با مرزهای فراخ. من پارسی هستم و به همراه پارسیان مصر را گرفتم. دستور دادم تا این کانال را از دنبال نیل که در سرزمین مصر جاریست تا دریایی که پارسیان به آنجا روند بکنند. این کانال کنده شد همانگونه که فرمان دادم. وکشتیها از مصر به سوی ایران روانه شدند چنانکه اراده من بود.»
این کتیبه در سال 1866 هنگام حفر کانال جدید در 33 کیلومتری کانال کنونی یافته شد.
روی این لوحه سنگی نقش دوتن حجاری شده و در میان آن نام داریوش شاه نوشته شده است. در سوی دیگر لوحه کتیبه مفصل‌تری به زبان مصری حک شده و نقش داریوش شاه مانند فرعونهای مصری تزئین گشته است. صورت او زیر قرص افتاب بالدار حک شده و خدایان دو نیمه پایین و بالای نیل در زیر پای او به هم متصل گشته اند و نام کشورهای تابع داریوش شاه نوشته شده است. به این شکل خواسته اند بنمایانند که داریوش شاه از سلسله هجدهم فراعنه مصر که مقتدرترین آنها بود نیز برتر است. نمایندگان کشورهای تابعه در این لوحه زانو زده و به حالت کرنش و خضوع در پیشگاه داریوش
شاه هستند.
ترجمه متن مصری لوحه

«آن تریوش (داریوش) زاده الهه نیت (مادر خدایان مصر) انجام داد تمام آنچه را خدایان آغاز کرده بودند. سرور همه چیز که قرص آفتاب صورت او را احاطه کرده است.وقتی هنوز به دنیا نیامده بود و در شکم مادر قرار داشت نیت او را پسر خود خواند. دست خود را با کمال به طرف او برد تا دشمنان او را برافکند چنانکه از برای پسر خود کرد....او دشمنان خود را در تمام ممالک نابود می‌کند. شاه مصر بالا و پایین آنتریوش که تا ابد پاینده باد. شاهنشاه بزرگ پسر ویشتاسب هخامنشی است. او پسر اوست قوی و جهانگیر است. تمام بیگانگان به او روی می‌آورند و برای او کار می‌کنند.»

شایان ذکر است که در کتیبه های مصری نام پنج تن از شاهان هخامنشی (کورش بزرگ، کمبوجیه، داریوش بزرگ، خشایار شا شاه، اردشیر اول و اردشیر سوم تا کنون دیده شده است)



لحظه به لحظه به مرگ نزدیکتر می شویم ، به خدا چطور؟

خوب روی این جمله فکر کنید .واقعا هر لحظه ،نه ،هر سال چقدر

به خدا نزدیک می شویم ؟ اصلا به خدا نزدیک می شویم ؟؟




برچسب ها : سرزمین جاویدان, خداوند, دوری از خدا, خدا در دل,

     گرامي داشت ِ آب و كوه در پيشينه تمدن ايراني

     از همان دوران بسيار كهن ، بشر به اين حقيقت پي برده بود كه كوهستان در توليد آب و باران و حفظ منابع آب و تراوش آن بصورت چشمه و نهر و رود تاثير مستقيم دارد. پس گرامي داشت  آب و كوه از دير زمان با يكديگر پيوند داشته اند. كوه نه تنها منبع آب كه پناهگاه مناسب و زيستگاه شايسته و چراگاه طبيعي محسوب مي گرديد و طبعا اين بايستگي و شايستگي به كوه هاي آب زا  بيشتر تعلق داشت. در واقع اگر بخوبي بنگريم هميشه رابط اي تنگاتنگ ميان انسان  و زمين و كوه و آب و آسمان و خورشيد وجود داشته و اين عناصر در انديشه ها و باورهاي بشر قديم به عناوين مختلف گرامي  بوده اند و طبعا هريك ايزدي و اسطوره اي و آئين هاي نيايشي داشته اند.

در جوامع مادرسالار ،ايزد بانوان اهميت ويژه اي داشتند و عناصر طبيعت نيز در نظر مردم روابط همخوني داشته اند. آسمان پدر، زمين و كوه مادر و رود دختر كوه بود. در دوران پدر سالاري ، رفته رفته كوه پدر شد و رود همچنان دختر او باقي ماند. مادر تصورشدن زمين و كوه صرفا به دليل اهميت زن در دوران مادرسالاري نبود، بلكه كوه همان زمين – مادري بود كه ارتقاء يافته و بلند شده بود.

گرامي داشتن كوه و جايگاه مقدسان بودن آن در شاهنامه فردوسي بازتاب اين چنيني دارد كه عابدي موسوم به هوم از نژاد فريدون :

پرستش گهش كوه بودي همه         ز شادي شده دور و دور از رمه

كجا نامِ آن پر هنر هوم بود          پرستنده، دور از بر و بوم بود




برچسب ها : سرزمین جاویدان, دماوند, کوه دماوند, ایران, ایران سرای کهن,


دریافت کد رتبه جهانی سایت و وبلاگ