زبان مجموعه ای از نشانه ها و دلالت های وصفی است که از روی قصد میان افراد بشر برای القای اندیشه یا فرمانی یا خبری از ذهنی به ذهن دیگر به کار برود(دکتر خانلری،تاریخ زبان فارسی)

نوع دیگر از وسایل ارتباط ذهنی میان افراد بشر یا خط یا نوشتن است که نخست صورت نگاری بوده مانند هیروگلیف مصری که برای نشان دادن چیزی تصویر آن را میکشیده اند و سپس آن را ساده کرده و به نشانه ای وضعی تبدیل کرده اند مانند خط چینی و خط ابتدایی سومری.سومری ها نگارش تصویری را هفت هزار سال پیش پدید آوردند.مصریان آن را در پنج هزار سال پیش اختراع کردند و آکدی ها آن را بهبود دادند و دیگران آن را برای زبان خودشان اقتباس کردند مانند اقوام هیتی و ایلام و ماد و پارس.

مشتق از هجایی مصری که به دنبال خط تصویرشان پدید آمد میتوان از خط های آرامی و به دنبال آن خط عبری و عربی و فینیقی نام برد.البته خط چینی که امروزه در خاور دور به کار میرود نیز از زمره خط های تصویری است که سپس به خط هجایی تبدیل شده است اما هیچ رابطه ای با خط های خاورمیانه نداشت و از هم مشتق نشده اند.

فینیقی ها خط هجایی را که از آرامی ها برداشت کرده بودند تکمیل و به خط الفبایی نزدیک کردند.یونانی ها آن را گرفته و خط الفبایی را که هر حرف معرف صدایی است به وجود آوردند.بنابر این میتوان گفت که امروزه در بخش بزرگی از دنیا به کار برده می شود اختراع یونانی هاست.روی هم رفته خط های آلفابتیک بر دو گونه اند:یکی خطی که حروف مصوت آن نشانه های جدا دار مانند خط یونانی و لاتین و دیگری خطی که مصوت های آن با نشانه هایی مشخص می شوند مانند خط عبری و عربی.تفاوت ایتن دو خط در این است که آوردن حرف مصوت در خط های یونانی و لاتین الزامی است اما در خط های عربی و عبری اختیاری است.آوردن مصوت ها در دو خط عبری و عربی تنها در کتاب مقدس و قرآن اجباری است اما در دیگر نشریات اختیاری است.

خط فارسی باستان

ایرانی ها هرگز خطی خطی از خود نداشته اند و در تمام تاریخ خود خط های دیگران را گرفته و ساده کرده و برای زبان خودشان سازگار کرده اند.از پیش از دوران مادها و از زمان فرمان روایی آن ها هیچ نوشته ای بر جای نمانده است و در دوران نخستین هخامنشیان گزارش ها و اسناد درباری و حکومتی را به زبان آرامی و عیلامی و به خط میخی می نوشتند و به زبان پارسی باستان می خواندند.ایرانی ها در زمان هخامنشیان کم کم خط میخی را که سومری ها ساخته بودند از آکدی ها و بابلی ها اختیار کردند و برای زبان پارسی باستان ساده و سازگار کردند و تا دوران ساسانیان همین خط میخی به کار برده می شد.

مفصلترین و مهمترین نوشته های پارسی ایران باستان از داریوش یکم است که بیشتر همراه دو متن بابلی و عیلامی است از دوران پیش از او تنها پنج سنگ نبشته کوتاه بدست آمده است که دوتای آن از کوروش دوم،نخستین پادشاه هخامنشی است.همه این سنگ نوشته ها به خط میخی است و تا کنون همه آن ها خوانده و ترجمه شده است.خط میخی ایران باستان چنانکه گفتیم از خط آکدی گرفته شده و برای زبان فارسی ساده و مناسب کرده اند.این خط دارای 26حرف است و نشانه هایی ویژه نیز برای اعداد دارد.

از زبانی که در دوران اشکانیان به کار میرفته،دکتر خانلری آن را زبان پهلوانیک خوانده است،نوشته ای بدست نیامده مگر چند سکه که روی آن ها به خط میخی نوشته شده است.چنانکه می دانیم،اشکانیان پس از انقراض یونانیان بر سر کار آمدند و تا چندی خط یونانی به کار میرفت و روی سکه ها نام و لقب های شاهان اشکانی به خط یونانی نوشته می شد اما همسن که سلطه این فرمانروایان پا برجا شد،برای نوشتن اسناد رسمی خط ویژه ای به کار گرفته شد که از خط آرامی ریشه گرفته بود این خط پهلوی خوانده شد و در دوران ساسانیان با اندک تفاوتی به کار رفت.هیچ سندی در دست نیستتا از روی آن بتوان گفت که خط آرامی در چه زمانی و به دست چه کسانی تحول یافته و به خط پهلوی منتهی شده است.این قدر می توان دانست که این تحول کار یک یا چند تن نبوده و بتدریج انجام گرفته است.گذشته از انواع خط هایی که پهلوی خوانده میشود،برای نوشتن زبان های ایرانی چند خط دیگر به کار می رفته که ظاهرا همه از اصل آرامی مشتق بوده اند.از آن جمله بوده است خط مانوی.

مانی از پدر و مادری ایرانی به سال 215میلادی متولد شد و دین تازه ای آورد که نزدیک هزار سال از رایجترین دین های جهان بود.دین مانوی در سده های سوم و چهارم میلادی در آسیای غربی و اروپای جنوبی و آفریقای شمالی منتشر شد و کشور های گل(فرانسه امروزی)و اسپانیا را نیز فرا گرفت و از سده هفتم میلادی بود که در برابر آیین مسیح رو به زوال رفت.از سوی دیگر دین مانی در سده چهارم میلادی در شمال شرقی ایران رواج فراوانی یافت و تا پایان سده ششم میلادی تا چین نفوذ کرد و در سراسر آسیای شرقی گسترش یافت اما در حدود سده هفتم در نبرد با آیین های مسیحی و اسلام و بودایی یکباره شکست قطعی یافت.خط مانوی درستمعلوم نیست از کجا سرچشمه گرفته اما گمان می رود که از یک شیوه نگارش خط آرامی مایه گرفته باشد.البته باید در نطر داشت که مانی معروف به صورتگری هنرمند بوده و در ایجاد تکمیل خط مزبور دخالت داشته است.

خط سغدی:این خط نیز از شیوه نگارش خط آرامی مشتق شده و نیز احتمال می توان داد که اصل خط مزبور همان خط پهلوی کهن باشد.در خط سغدی مانند خط پهلوی برای مصوت های کوتاه نشانه هایی وجود ندارد.تنها سه حرف برای واک های مصوت بلند که (آ...و...ی...)باشد هست.

خط پهلوی:خط پهلوی در دوران ساسانیان برای نوشتن زبان فارسی آن دوران که آن را پارسی میانه می نامند،از خط آرامی،که می توان آن را مادر تمام خط های الفبایی دانست گرفته شده است.این خط تا سه قرن پس از اسلام در سنگ نوشته ها و سکه ها و اسناد و معاملات و کتاب ها و رسالاتی که به زبان پهلوانیک و پارسیک نوشته می شد به کار می رفته است.از این خط،آثار زیادی در سنگ نوشته ها و متن های اداری و ادبی و مذهبی از جملهنوشته های مانی و سکه های ساسانی در دست است.خط پهلوی خطی ناقص بوده که خواندن آن بسیار مشگل بوده و هست.در اواخر دوران ساسانیان موبدان زرتشتی بر پایه خط پهلوی خطی ساختند که در دقت و هماهنگی صوت با حرف یکی از بهترین الفباهای جهان است.این خط دارای47حرف است که هر حرف نشانه یکی از اصوات زبان پارسی زمان خودش بوده است. اختراع این خط برای نوشتن اوستا بود و به همین مناسبت آن را خط اوستایی می نامند.زبانی هم به نام زبان اوستایی بوده اما روشن نیست که مردم کدام یک از سرزمین گسترده ایران آن روز به این زبان گفت و گو می کرده اند.برخی زبان شناسان آن را زبان مردم دوران اشکانیان که مقرشان در شمال شرق ایران بوده میدانند و آن یکی از گویش های پارسی باستان می شناسند که به زبان هخامنشیان نزدیک بوده است.

خط فارسی دری: در طی تاریخ ایران یک زبان رسمی اداری بوده که بر گویش های گوناگون محلی غلبه داشته است؛به سخن دیگر:همیشه در ایران یک زبان دری(درباری،دیوان)در کار بوده که زبان دری پس از اسلام آخرین مرحله تکامل و تحول آن است.این زبان،به اتفاق همه گویش های دیگر ایرانی رسمیت یافت و در امور اداری و ادبی به کار رفت.

درست نمی دانیم ایرانیان از چه تاریخی خط عربی را برای نوشتن خود به کار برده اند زیرا کهن ترین متن تاریخ دار فارسی به خط عربی از  قرن پنجم هجری است اما مسلم است که مدت ها پیش از آن خط مشترک عربی و فارسی برای نوشتن نامه ها و اسناد دولتی در ایران رایج بوده است.مدرک هایی نیز در دست است که نشان می دهد مردم فارسی زبان در سده های نخستین اسلامی به خط های دیگر نیز می نوشته اند این خط ها که بیشتر نزد اقلیت های ایران به کار می رفته عبارت بود از:عبری،مانوی،پهلوی.

چنانکه می دانیم خط عربی دارای 28 حرف صامت است که هر یک نشان یک صداست و چند علامت برای زیر و زبر و پیش و تنوین و تشدید و آی مدی دارد،که اگر مصوت ها را هم به آن ها بیفزاییم 35حرف می شود. ایرانی ها برای نوشتن فارسی امروزی 4 حرف برای صداهایی که در عربی نیست به خط عربی افزوده اند که عبارتست از (پ،ژ،گ,چ)و نیز می دانیم که در زبان عربی صداهایی دارند مانند(ص،ض،ط،ظ،ح)که در فارسی نیست اما آن ها را در زبان فارسی به کارر می برند زیرا برای نوشتن واژه های بسیاری از عربی به زبان فارسی وارد شده نگه داشته شده اند همزه نیز که از عربی آمده در زبان فارسی به کار می رود.در زبان فارسی(و)و(ی) اگر در میان یا پایان کلمه باشد،از حروف مصوت به شمار می آید.مصوت های فارسی که نوشتن آن ها اختیاری است عبارتند از(زبر و زیر و پیش) و یک او ممتد نیز داریم که با (واو) نوشته می شود مانند:درو،مو،جو. بنا بر آنچه گفته شد برای نوشتن زبان فارسی دری که امروز به آن گفت و گو می شود 32 حرف . چهار نشانه مصوت به کار میرود در حالی که خود این زبان بیش از24 صدا وجود ندارد.


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:








برچسب ها : تاريخچه خط ايران,