واژه‌شناسی

واژه اسب (Aspa) (آفریده نیک) که در اوستا آمده‌است، خود یک واژه، از دوره پیش از تاریخ و به احتمال زیاد مادی(پارتی، اوستایی) است، و در پارسی باستان (asa)بوده و در سانسکریت(acva) آمده‌است. و بسیاری از نامهای اساطیری در متون کهن از این واژه گرفته شده‌است، به مانند: «اسپریس» به معنی میدان اسب دوانی و «اسپست» به منای یونجه که با تلفظی متفاوت به برخی زبانهای دیگر منتقل شده‌است.[۳]

نام اسب همواره با واژه‌هایی مانند چابکی همراه بوده‌است. پیشینیان برای اسب‌های خود احترام بسیاری قائل بودند به گونه‌ای که صاحب اسب، نیاکان اسب نژادین خود را تا ۱۲ نسل پشت می‌دانست و به هنگام مرگ اسبش به شدت غمگین می‌شد.[نیازمند منبع] همچنین اسب را جانوری نجیب نیز می‌شناسند. ولی در هنگام خشم اسب نزدیکی به او بسیار خطرناک است.

اسب را در پارسی میانه و اوستایی نیز اَسپ (asp)می‌گفتند. نامهای بسیاری از بزرگان ایرانی در روزگار باستان دارای پسوند -اسپ بوده‌است (مانند گشتاسپ، ارجاسپ، گرشاسپ، گشتاسپ، جاماسپ، لهراسپ، ویشتاسپ، هیدراسپ، بیوراسپ، ساتاسپ، سیاوش و...)که نشان از اهمیت این جانور در میان ایرانیان است.[۴] در زبان سانسکریت این واژه به ریخت azva بوده که واژه سوار و اسوار نیز در زبان پارسی کنونی از همین ریشه‌اند. خود این واژه از ریشهٔ واژهٔ هندواروپایی *eḱwa یا eḱwo ریشه گرفته‌است.[۵] اسب برای اولین بار در آسیای میانه اهلی شده‌است.[۶] سپس به دشتهای ایران راه یافته‌است. در ایران باستان بویژه دوره هخامنشی اسب نقش بسیار زیادی داشت به اسبهای تربیت یافته پارس می‌گفتند عرب‌ها این کلمه را به فارس معرب کرده‌اند و آن را به معنی تیزرو و سوار کار ماهر به کار می‌برند. اسب حیوانی است که با سرما و شرایط سخت کوهستانی سازگار است بر خلاف شتر که با شرایط گرم و شن زار و سرزمین عربی سازگار بوده‌است.

رده‌بندی و فرگشت

اسب برای ادامه بقا خود را برای زندگی در مناطق باز و وسیع و علف‌زارها تطبیق داد. در چنین زیست‌بومی، جانوران چراکننده بسیار بزرگ، به ویژه نشخوارگران، توانایی ادامه حیات نداشتند.[۷] اسب‌ها و دیگر اسبیان جانورانی فردسم از راستهفردسمان هستند، گروهی از پستانداران که در دوره ترشیاری بر زمین حکم می‌راندند. در گذشته، این راسته شامل ۱۴ تیره بود ولی امروزه تنها ۳ تیره از آن‌ها (اسبیان، تپیرها، و کرگدن‌ها) باقی مانده‌اند.[۸]

کهن‌ترین گونه شناخته شده از تیره اسبیان خرگوشک‌دد (نام علمی: Hyracotherium) است که میان ۵۵ تا ۴۵ میلیون سال پیش در دوره ائوسن زندگی می‌کرد. این جانور ۴ انگشت در هر پای جلویی داشت و ۳ انگشت در پاهای عقبی.[۹] انگشت اضافه در پاهای جلو با پدیدار شدن میان‌اسب‌آبی (نام علمی: Mesohippus) در ۳۷ تا ۳۲ میلیون سال پیش از میان رفت.[۱۰] با گذر زمان، انگشت‌های کناری (بیرونی) اضافی کوچک و کوچک‌تر شدند تا آنکه ناپدید گشتند. همه آنچه در اسب‌های کنونی باقی مانده است تعدادی استخوان وستیجیال کوچک در پا زیر زانو است.[۱۱] پاهای آن‌ها همچنین با ناپدید شدن انگشتان بلندتر شد تا آنکه اسب‌ها تبدیل به سم‌دارانی شدند که می‌توانستند با سرعت زیاد بدوند.[۱۱] تا هنگام ۵ میلیون سال پیش، اسب نوین کنونی پدید آمده بود.[۱۲] دندان‌های اسب همچنین خود را از دندان‌هایی برای خوردن گیاهان نرم و گرمسیر به دندان‌هایی برای جویدن علف‌های اندکی خشک‌تر و سپس علف‌های دشت و صحراها تغییر دادند. از این رو، اسب‌های نخستین از جانورانی برگ‌خوار و جنگل‌نشین به جانورانی علف‌خوار و ساکن مناطق نیمه‌خشک سراسر جهان از جمله استپ‌هایاوراسیا و دشت‌های بزرگآمریکای شمالی تبدیل شدند.

تا هنگام ۱۵٬۰۰۰ سال پیش، اسب امروزین جانوری با گستردگی فراوان در هام‌شمالگان بود. استخوان‌های اسب از این دوره، یعنی پایان پلیستوسن، در اروپا، اوراسیا، برینژیا ، و آمریکای شمالی یافت شده‌اند.[۱۳] این در حالی است که میان ۱۰٬۰۰۰ تا ۷٬۶۰۰ سال پیش، اسب در آمریکای شمالی منقرض شد و در دیگر نقاط نیز کمیاب.[۱۴][۱۵][۱۶] دلایل این انقراض هنوز به درستی شناخته نشده‌اند، ولی یک نگره به این اشاره می‌کند که انقراض در آمریکای شمالی مصادف با ورود انسان بود.[۱۷] دیگر بررسی بر این باور است که تغییرات آب و هوایی باعث ایجاد توندراهایی فاقد گیاهان مفید برای این جانوران در نزدیک به ۱۲٬۵۰۰ سال پیش شد.[۱۸]

اسب‌های وحشی در حال حاضر

گله‌ای از اسب‌های شوالسکی در حال چریدن

 

اسب وحشی راستین اسبی است که هیچ نیایی نداشته باشد که توسط انسان اهلی شده باشد. با این حال بیشتر اسب‌هایی که امروزه «وحشی» خوانده می‌شوند در حقیقت اسب‌هایی هستند که نیاکانشان به دلایل گوناگون از گله‌ای که درشان بوده‌اند جدا شده و اندک اندک به روش زندگی پیشین بازگشته‌اند.[۱۹] تنها دو زیرگونه اسب وحشی راستین تارپان و شوالسکی توانستند به روزگار کنونی برسند و از آن میان نیز تنها دومی امروزه باقی مانده است.

اسب شوالسکی (با نام علمی Equus ferus przewalskii) که پس از نیکولای شوالسکی کاشف روس نامگذاری شد زیرگونه‌ای کمیاب از اسب است. این جانور با نام «اسب وحشی مغولستان» نیز شناخته می‌شود. مردم مغولستان آن را با نام تاکی می‌شناسند و قرقیزها آن را کیرتاگ صدا می‌کنند. این زیرگونه میان سال‌های ۱۹۶۹ تا ۱۹۹۲ در طبیعت منقرض شده بود، با این حال دسته‌های کوچکی از آن‌ها در باغ‌وحش‌های سراسر جهان نگهداری می‌شدند. در ۱۹۹۲، در پی تلاش‌های چند باغ‌وحش برای بازگرداندن آن به حیات وحش،[۲۰] اسب‌های شوالسکی وحشی در مغولستان رها شدند و امروزه می‌توان آن‌ها را در این کشور یافت.[۲۱]

 

[۲۲]

 

 

 

 

 

 

تارپان

یا اسب وحشی اروپایی (با نام علمی Equus ferus ferus) در اروپا و بیشتر آسیا یافت می‌شد. این جانور دوران تاریخی را پشت سر گذاشت ولی در ۱۹۰۹ منقرض شد. در این سال واپسین اسب در اسارت در باغ وحشی در روسیه درگذشت،[۲۳] و بدین وسیله، تبار ژنتیکی از دست رفت. تلاش‌هایی برای بازآفرینی تارپان انجام گرفته که منجر به تولید اسب‌هایی با ویژگی‌های ظاهری بیرونی همانند با اسب‌های وحشی پیشین شده است، اما به دلیل آنکه والدین این اسب‌ها وحشی نبوده‌اند، نمی‌توان اسب‌های جدید را وحشی دانست.[۲۳][۲۴]

 

[۲۵]

 

 

 

 

 

 

زیست

 

طول عمر و مرحله‌های زندگی

طول عمر یک اسب اهلی امروزی به نژاد، روش نگهداری و شرایط محیطی بستگی دارد اما می‌توان امید داشت که یک اسب میان ۲۵ تا ۳۰ سال عمر کند.[۲۶] البته گونه‌های غیرمعمولی وجود دارد که تا ۴۰ سال و گاهی بیشتر هم عمر می‌کنند.[۲۷] پیرترین اسبی که برای وجود آن سند در دسترس است بیلی پیر نام دارد که در سدهٔ ۱۹ میلادی زندگی می کرده و تا سن ۶۲ سالگی رسیده بود.[۲۶] «شوگر پوف» نام یک اسب از نژاد پونی است که توانسته بود لقب پیرترین اسب زنده را از آن خود کند و نامش را میان رکوردهای جهانی گینس ثبت کند؛ این اسب در سن ۵۶ سالگی در ۲۰۰۷ از دنیا رفت.[۲۸]

بدون در نظر گرفتن روز تولد هر اسب، برای بیشتر مسابقه‌ها، هر سال در یک ژانویه در نیم کرهٔ شمالی[۲۶][۲۹] و در یک اوت در نیم کرهٔ جنوبی[۳۰] به عدد سن اسب یک سال افزوده می‌شود ولی برای اسب‌هایی که در مسابقهٔ سواری استقامت شرکت می‌کنند این معیار برقرار نیست، برای این اسب‌ها حداقل سن اسب مهم است و این سن از روی تاریخ دقیق تولد اسب سنجیده می‌شود.۱]

اندام

   

اندازه نژادهای گوناگون اسب بسیار با هم متفاوت است، همانند اسبی بزرگ و بالغ و یک پونی کوچک‌جثه.

قد اسب‌ها از جدوگاه آن‌ها سنجیده می‌شود؛ جایی که گردن به پشت جانور می‌رسد.[۳۲] این نقطه از آن رو به عنوان مرجع به کار می‌رود که نقطه‌ای پایدار از دیدگاه کالبدشناسی است. بر خلاف سر یا گردن، ارتفاع جدوگاه با حرکت دادن بخش‌های مختلف بدن چون سر و گردن تغییر نمی‌کند.

اندازه اسب‌ها بسته به نژادشان فرق می‌کند، ولی به رژیم غذایی هم مرتبط می‌شود. اسب‌های سواری کم‌وزن قدی میان ۱۶۳–۱۴۲ سانتی‌متر دارند و وزنشان به ۵۵۰–۳۸۰ کیلوگرم می‌رسد.[۳۳] اسب‌های سواری بزرگتر قدی بالاتر از ۱۵۷ سانتی‌متر دارند و اغلب بیشتر از ۱۷۳ سانتی‌متر می‌شوند. آن‌ها همچنین وزنی میان ۶۰۰–۵۰۰ کیلوگرم دارند.[۳۴]اسب‌های سنگین‌وزن اغلب کمینه ۱۶۳ سانتی‌متر قد با بیشینه‌ای برابر با ۱۸۳ سانتی‌متر، و وزنی میان ۱۰۰۰–۷۰۰ کیلوگرم دارند.[۳۵]

احتمالاً بزرگترین اسب ثبت‌شده در تاریخ اسبی شایری به نام «سمپسون» بود که در ۱۸۴۸ به دنیا آمد. او ۲۲۰ سانتی‌متر طول و ۱۵۰۰ کیلوگرم وزن داشت.[۳۶] امروزه مقام کوچک‌جثه‌ترین اسب جهان متعلق به نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه: